تو عشق من هستی
تمام افکارم را درک می کنی کارهایم را درک می کنی
تو همانی که زندگیم را به دستانش می سپارم
تو همانی که می خواهم همیشه در کنار او باشم
تو عشق من هستی
گفتی بهم می خوام برم
گفتم که طاقت میارم
اما دلم بهم می گفت
طاقت دوری ندارم
طفلی دلم چه ساده بود
عاشق چشمات شده بود
ذره ذره فدات شدن
واسش یه عا دت شده بود
به من نگو دوستم نداری
به من نگو تنهام می ذاری
به من نگو عهد رو شکستی
عروسکم دل به کی بستی
طفلی دلم چه ساده بود
عاشق چشمات شده بود
ذره ذره فدات شدن
واسش یه عا دت شده بود
به من نگو دوستم نداری
به من نگو تنهام می ذاری
به من نگو عهد رو شکستی
عروسکم دل به کی بستی
خزان بنشست و گل با بادها رفت بهار از خاطر شمشادها رفت زیاد باغ،بوی فروردین ها هوای خرم خردادها رفت زیاد باغبانان،رنگ گلزار چو بوی نسترن،با بادها رفت تو گویی گل نه رویید و نه پژمرد چه آسان می توان از یادها رفت |