سلام بر دکتراحمدی نژاد

الهی: نوکرتم - مخلصتم - چاکرتم

سلام بر دکتراحمدی نژاد

الهی: نوکرتم - مخلصتم - چاکرتم

نامه ای به یه دوست

         

سلام دوستان عزیز: یکی از دوستان برام نوشته تا من خدارو لمس نکنم دلم آروم نمی گیره . این جواب زیر را برایش نوشتم دوست دارم شما هم بخونید و نظر هم بدهید:

سلام عزیز دل برادر
خوبی خوشی؟ دیشب با خدایت خوب حال کردی؟ راستی برای این حقیر هم دعا کردی؟ یا خدای نکرده از من هم دلگیر بودی.
امروز روز عزیزیه - من هم اهل قسم نیستم - در حضورت اعتراف میکنم من هم نسبت به شما اشتباه کردم . از نوشته های دیگرت نشون دادی خیلی هم آدم با اعتقادی هستی. تازه خدائیش هرکی جای شما بود در جواب سئوالهای من یه چندتا فحش هم بما میداد ولی نه شما مثل اینکه ازما خیلی آقا تری. ولی برایت یه چیز هایی قابل درک نیست و همین طور برای من وخیلی های دیگر. لذا باید از افراد آگاه به آن مسایل پرسید. عزیز دل من: خدا اگر قابل لمس باشه . باید جسم هم باشه ولی حتماَ شنیدی خدا جسم نیست. وخوب حالا خدا قابل لمس نیست باید انکار کرد؟ در این عالم خیلی چیز ها هم هست ولی لمس نمیشه پس باید آنها را انکار کنیم؟ مثل - هوا- اکسیژن - روح و عقل.امامان معصوم فرمودند: در باره ی ذات خدا هیچگاه فکر نکنید که به کفر کشیده می شوید. ولی عزیز جان من: ما خدا رو در تمامی مراحل زندگی خود درک می کنیم .
اما لمس نمی کنیم.

                          

         
 

تقدیم به امام عصر

از عــشـق تـو گــفـتــیـم ونــمک گیر شــدیم

 

تا ســاحل چـــشمان تــو تــکـثیر شدیم

 

گفتند غـروب جــمعه خـواهــی آمد

 

آنقدر نیامدی که ما پـیر شدیم

تفاوت نگاه آسمانی

بیشتر دریافتم که نگاهت چه زیبا و آسمانی است . 

و من این نگاهت را دوست دارم .

آری انفاق را اینگونه دیدن هنر مردان آسمانی است

نقل شده مردی نزد امام حسن (ع ) آمده اظهار حاجت کرد

 امام فرمود حاجتت را بنویس و به ما بده ...

آنگاه ایشان  دو برابر خواسته اش را بدو بخشید .

یکی از حاضران گفت ای پسر رسول خدا این نامه چقدر برای او پربرکت بود

امام فرمود برکت آن برای ما فزونتر بود زیرا ما را اهل معروف ساخت

 مگر نمی دانی که نیکی آن است که بدون درخواست به کسی چیزی دهی

اما انچه پس از درخواست می دهی در برابر آبروی خواهش کننده بهای ناچیزی است

 چه بسا وی شب را با اضطراب و میان بیم و امید به سر برده و نمی دانسته

 که در برابر عرض نیازش دست رد بر سینه اش خواهی زد ٬

 و یا با شادمانی خواهشش را بر آورذه می سازی و اکنون با تن لرزان و دل ترسان وپریشان

 نزد تو آمده است اگر تو فقط به قصد خواسته اش بدو بخشی

 در برابر آبرویی که نزد تو ریخته بهای اندکی به او داده ای